۱ – اهمیت علم :
قرآن کریم تا آنجا به تحصیل علم و دانش اهمیت قایل شده که مسلمانان را ملزم مىسازد که همه در میدان جنگ شرکت نکنند، بلکه گروهى بمانند و معارف اسلامى را بیاموزند.
«و ما کان المؤمنون لینفروا کافّه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فى الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم یحذرون» توبه، ۱۲۲
شایسته نیست مؤمنان همگى (به سوى جهاد) کوچ کنند چرا از هر گروهى طایفهاى از آنان کوچ نمىکنند و (طایفهاى بماند) تا در دین (و احکام و معارف اسلام) آگاهى پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها را انذار نمایند تا از (مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خوددارى کنند.
«کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمه و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون» بقره، ۱۵۱
رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه نمىدانستید به شما یاد دهد.
«یرفع اللَّه الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات» مجادله ۱۱
خداوند متعال کسانى را که از علم بهره دارند درجات عظیمى مىبخشد اگر براى مؤمن درجه است، براى مؤمن عالم درجات خواهد بود. منظور از بالابردن درجات قطعاً بالا بردن مکانى نیست بلکه بالا بردن از نظرمقام قرب پروردگار است.
«و ما یعلم تأویله الاّ اللَّه و الراسخون فى العلم یقولون امنّا به» آل عمران، ۷
حقایق قرآن را جز خداوند و راسخان در علم نمىدانند.
«ان اللَّه قد بعث لکم طالوت ملکاً و زاده بسطه فى العلم و الجسم» بقره، ۲۴۷
خداوند طالوت را به عنوان زمامدار براى شما برگزیده و علم و قدرت جسمى او را وسعت بخشیده است.
«اجعلنى على خزائن الارض انى حفیظ علم» یوسف، ۵۵
حضرت یوسفعلیه السلام هنگامى که پیشنهاد مقام مهمى در حکومت مصر به او داده شد، گفت: مرا به سرپرستى خزائن بگمارید و دو دلیل براى این مدیریت ذکر کرد: امانتدارى و علم و آگاه بودن.
«هل اتّبعک على ان تعلّمن مما علّمت به رشداً» کهف، ۶۶
موسىعلیه السلام به خضرعلیه السلام گفت: آیا من از تو پیروى کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است به من بیاموزى؟
«و قل ربّ زدنى علماً» طه، ۱۱۴
بگو پروردگارا! علم و دانش مرا زیاد کن.
«شهداللَّه انه لا اله الاهو و الملائکه و اولوا العلم قائماً بالقسط» آل عمران، ۱۸
در این آیه شریفه دانشمندان واقعى در ردیف فرشتگان قرار گرفتهاند و این خود، امتیاز دانشمندان را بر دیگران اعلام مىکند و نیز از آیه استفاده مىشود امتیاز دانشمندان از این نظر است که در پرتو علم خود به حقایق اطلاع یافته و به یگانگى خدا که بزرگترین حقیقت است معترفند. (تفسیر نمونه ۲ / ۳۴۸)
«و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ان فى ذلک لایات للعالمین» روم، ۲۲
و از آیات او آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست؛ در این، نشانههایى است براى عالمان.
«الرّحمن علّم القرآن»
هر چند معلّمان بکوشند و استادان تلقین کنند همه اینها اسباب هستند و آموزنده حقیقى خداوند است.
الف) حضرت آدمعلیه السلام را علم اسامى آموخت: «و علّم الاسماء کلّها» بقره، ۳۱
ب ) حضرت داوودعلیه السلام را زرگرى بیآموخت: «و علمنّاه صنعه لبوس لکم» انبیاء، ۸۰
ج ) حضرت عیسىعلیه السلام راکتاب و حکمت بیآموخت: «و یعلمه الکتاب و الحکمه» آل عمران، ۴۸
د ) حضرت خضر را علم و معرف آموخت: «و علمنّاه من لّدنّا علماً» کهف، ۶۵
ه) حضرت پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم را اسرار نظام جهان آموخت: «و علمک مالم تکن تعلم» نساء، ۱۱۳
و ) عالمیان را بیان بیآموخت: «خلق الانسان علمّه البیان» الرحمن، ۴
در قرآن، علم هدف شمرده نشده است بلکه وسیلهاى است براى رشد و هدایت و رسیدن به مقصد. در مورد حضرت موسىعلیه السلام و خضر قرآن چنین بیان مىکند: «قال له موسى هل اتّبعک على ان تعلّمن مما علّمت رشداً» کهف، ۶۶
آیا من اجازه دارم از تو پیروى کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد وصلاح من است به من بیاموزى؟ از تعبیر رشداً چنین استفاده مىشود که علم هدف نیست بلکه براى راه یافتن به مقصود و رسیدن به خیر و صلاح مىباشد. چنین علمى ارزشمند است و باید از استاد آموخت.