آیات پیرامون ارزش علم و دانش

 ۱ – اهمیت علم :
 قرآن کریم تا آن‏جا به تحصیل علم و دانش اهمیت قایل شده که مسلمانان را ملزم مى‏سازد که همه در میدان جنگ شرکت نکنند، بلکه گروهى بمانند و معارف اسلامى را بیاموزند.
«و ما کان المؤمنون لینفروا کافّه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فى الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم یحذرون» توبه، ۱۲۲
شایسته نیست مؤمنان همگى (به سوى جهاد) کوچ کنند چرا از هر گروهى طایفه‏اى از آنان کوچ نمى‏کنند و (طایفه‏اى بماند) تا در دین (و احکام و معارف اسلام) آگاهى پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آن‏ها را انذار نمایند تا از (مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خوددارى کنند.

 ۲ – هدف از بعثت انبیا تعلیم دانش و تربیت :
 «کما ارسلنا فیکم رسولاً منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمه و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون» بقره، ۱۵۱
رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه نمى‏دانستید به شما یاد دهد.
 ۳ – تقرّب به خداوند متناسب با درجات علم :
 «یرفع اللَّه الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات» مجادله ۱۱
خداوند متعال کسانى را که از علم بهره دارند درجات عظیمى مى‏بخشد اگر براى مؤمن درجه است، براى مؤمن عالم درجات خواهد بود. منظور از بالابردن درجات قطعاً بالا بردن مکانى نیست بلکه بالا بردن از نظرمقام قرب پروردگار است.
۴ – نام راسخان در علم کنار نام خدا :
 «و ما یعلم تأویله الاّ اللَّه و الراسخون فى العلم یقولون امنّا به» آل عمران، ۷
حقایق قرآن را جز خداوند و راسخان در علم نمى‏دانند.
 ۵ – علم شرط زمامدارى :
 «ان اللَّه قد بعث لکم طالوت ملکاً و زاده بسطه فى العلم و الجسم» بقره، ۲۴۷
خداوند طالوت را به عنوان زمامدار براى شما برگزیده و علم و قدرت جسمى او را وسعت بخشیده است.
 ۶ – علم شرط مدیریت :
 «اجعلنى على خزائن الارض انى حفیظ علم» یوسف، ۵۵
حضرت یوسف‏علیه السلام هنگامى که پیشنهاد مقام مهمى در حکومت مصر به او داده شد، گفت: مرا به سرپرستى خزائن بگمارید و دو دلیل براى این مدیریت ذکر کرد: امانتدارى و علم و آگاه بودن.
 ۷ – فراگیرى علم مفید :
 «هل اتّبعک على ان تعلّمن مما علّمت به رشداً» کهف، ۶۶
موسى‏علیه السلام به خضرعلیه السلام گفت: آیا من از تو پیروى کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است به من بیاموزى؟
 ۸ – طلب فزونى در علم :
 «و قل ربّ زدنى علماً» طه، ۱۱۴
بگو پروردگارا! علم و دانش مرا زیاد کن.
 ۹ – دانشمندان در ردیف ملائکه :
 «شهداللَّه انه لا اله الاهو و الملائکه و اولوا العلم قائماً بالقسط» آل عمران، ۱۸
در این آیه شریفه دانشمندان واقعى در ردیف فرشتگان قرار گرفته‏اند و این خود، امتیاز دانشمندان را بر دیگران اعلام مى‏کند و نیز از آیه استفاده مى‏شود امتیاز دانشمندان از این نظر است که در پرتو علم خود به حقایق اطلاع یافته و به یگانگى خدا که بزرگ‏ترین حقیقت است معترفند. (تفسیر نمونه ۲ / ۳۴۸)
 ۱۰ – دانشمندان و درک اسرار هستى :
 «و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ان فى ذلک لایات للعالمین» روم، ۲۲
و از آیات او آفرینش آسمان‏ها و زمین و تفاوت زبان‏ها و رنگ‏هاى شماست؛ در این، نشانه‏هایى است براى عالمان.
 ۱۱ – خداوند معلّم حقیقى :
 «الرّحمن علّم القرآن»
هر چند معلّمان بکوشند و استادان تلقین کنند همه این‏ها اسباب هستند و آموزنده حقیقى خداوند است.
الف) حضرت آدم‏علیه السلام را علم اسامى آموخت: «و علّم الاسماء کلّها» بقره، ۳۱
ب ) حضرت داوودعلیه السلام را زرگرى بیآموخت: «و علمنّاه صنعه لبوس لکم» انبیاء، ۸۰
ج ) حضرت عیسى‏علیه السلام راکتاب و حکمت بیآموخت: «و یعلمه الکتاب و الحکمه» آل عمران، ۴۸
د ) حضرت خضر را علم و معرف آموخت: «و علمنّاه من لّدنّا علماً» کهف، ۶۵
ه) حضرت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم را اسرار نظام جهان آموخت: «و علمک مالم تکن تعلم» نساء، ۱۱۳
و ) عالمیان را بیان بیآموخت: «خلق الانسان علمّه البیان» الرحمن، ۴
  
علم وسیله است نه هدف‏
 در قرآن، علم هدف شمرده نشده است بلکه وسیله‏اى است براى رشد و هدایت و رسیدن به مقصد. در مورد حضرت موسى‏علیه السلام و خضر قرآن چنین بیان مى‏کند: «قال له موسى هل اتّبعک على ان تعلّمن مما علّمت رشداً» کهف، ۶۶
آیا من اجازه دارم از تو پیروى کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد وصلاح من است به من بیاموزى؟ از تعبیر رشداً چنین استفاده مى‏شود که علم هدف نیست بلکه براى راه یافتن به مقصود و رسیدن به خیر و صلاح مى‏باشد. چنین علمى ارزشمند است و باید از استاد آموخت.

منبع : یکصد و پنجاه موضوع از قرآن و احادیث، محسن قرائتی

کامنت‌ها بسته هستند.